با عنایت به جایگاه سیاست گذاران بیانیه گام دوم انقلاب در حکمرانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران ضروری است ظرفیت این بیانیه برای تقویت کارآمدی حکمرانی دفاعی امنیتی کشور بهره گرفته شود.
نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری توجه به سیاست گذاری رسانه ای میتنی بر بصیرت و مهارت انتقادی به عنوان یکی از بخش های سواد رسانه ای ضمن فراهم ساختن شکست محاصره تبلیغاتی و تهاجم نرم نظام سرمایه داری سلطه جو، تسهیل کننده تحقق فصول و اهداف بیانیه گام دوم به مثابه منشوری برای دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی انقلاب اسلامی خواهد بود.
مسأله مهم دیگر اینکه در شرایط تهدید نرم و تهاجم فرهنگی نظام سلطه، ترویج اهداف گام دوم انقلاب اسلامی نیازمند ایجاد وحدت در بین رسانه های کشور است، به گونه ای که با استفاده از شیوه های مختلف رسانه ای ضمن خنثی سازی تهدید و تهاجم نرم نظام سلطه و به فراخور فعالیت هررسانه ابعاد مختلف اهداف گام دوم انقلاب مورد بررسی قرار گیرد و با شیوه های روز و همچنین ایجاد جذابیت های بصری برای عموم جامعه تبینی و تشریح گردد.
در تبیین راهبردهای ترسیمی در بیانیه گام دوم انقلاب با مرکزیت محورهای اصلی جمهوری اسلامی ایران باید چنین گفت که انقلاب اسلامی ایران یک گفتمان سیاسی و فرهنگی و فراتر از یک حادثه تاریخی و پدیده سیاسی صرف بوده و دارای ماهیتی فراملی، رهایی بخش، جهان شمول و الهام بخش است.
کامیابی و توفیق میراث سیاسی بنیانگذار جمهوری اسامی ایران، امام خمینی(ره) در گرو نگاهداشت و پایداری گفتمان انقلاب در ساحت اندیشه و باور جامعه و تحقق عینی و عملی اصول و ارکان این گفتمان در عرصه های مختلف حیات جمعی ملّت ایران است.
گرچه یکی از پیشران های مهم و سرنوشت ساز انقلاب اسلامی در تمامی مقاطع و صحنه ها در سال های گذشته بعد از انقلاب "جوانان" بوده اند و امروز هم وظیفه تحقق بخشیدن به اهداف متعالی آینده انقلاب در چهل ساله دوم بر عهده آنان گذاشته شده است.
در واقع تفاوت گام اول انقلاب با گام دوم پیش رو در این مسئله است که اگر گام اول انقلاب، گام تأسیس و تثبیت انقلاب اسلامی نامیده شود، گام دوم انقلاب بر اساس متن بیانیه، ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله خودسازی، جامعه پردازی و حرکت به سوی تمدن سازی است که مؤلفه ها و ارکان شکل دهنده آن ، بسیار متفاوت تر از محیط گام اول خواهد بود.
از جمله کارکردهای یک سند راهبردی، استاندارد سازی حرکت جمعی یک ملت ، پیوند زدن حال و آینده آن ، برجسته سازی آرمان های مشترک ، وحدت بخشی و ایجاد انسجام، افزایش قدرت برخورد با مشکلات، الهام بخشی به ذینفعان و معنابخشی و... است.
انقلاب اسلامی فریاد حمایت از آنان را بلند کرد و میدان تلاش و فعالیت را بر آنان گشود تا جایگاه خود را در یابند. آنجا که به تربیبت فرزندان پرداختند. آنجا که در میدان نبرد و مبارزه شرکت کردند ، آنجا که بر کرسی مدیریت تکیه زدند و آنجا که در میدان علم و پژوهش گام نهادند و سرافراز بیرون آمدند.
متفکران باید برای مصون نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت از آسیب، راهکار ارائه دهند. تا حصول نتایج ترویج فرهنگ و ایثار در جامعه به پایداری، مقاومت و آزادگی ختم شود.
در دین مبین اسلام و به ویژه در تاریخ مکتب تشیع به دلیل ویژگی های خاص بر حفظ حیات معنوی و عزت مسلمین در خصوص مبارزه با ظلم، تجاوز و فساد، به جهاد امر و تاکید شده است؛ که نمونه برجسته تاریخی آن واقعه جاودانه عاشورا است.
بدیهی است شیوه های ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه نیز که امروزه متداول و مرسوم است از این امر مستثنی نخواهد بود که غالباً بدون در نظر گرفتن عوامل و مولفه ها و محتوای کیفی انجام می پذیرد که این مهم صرف نظر ازهزینه های مادی و معنوی، کارآمدی این فرهنگ را نیز خدشه دارمی سازد.
اگر معرفی شهدا و ایثارگران در شرایط امروز به خوبی و شایستگی صورت گرفته و به قالب های مرسوم و بیانه ای تکراری محدود نشود، بیشترین میزان تاثیر را بر تمام فضای جامعه بخصوص نسل سوم انقلاب خواهد نهاد.
کلیه ایثارگران و بویژه بانوان ایثارگر به طمع رسیدن به امکاناتی دست به اسلحه نبردند، بلکه عشق راستین آنها به رهبری و مردم این سرزمین باعث شد که حرکتی خالصانه به سوی کارزار داشته باشند و خود را فدا نمایند و از این طریق درخت انقلاب را آبیاری نمایند.
فرهنگ ایثار و شهادت منشا بیداری، آگاهی،جوان مردی، شجاعت و شور و نشاط مردم شده و جامعه را ازحالت سکون به حالت حرکت و جنبش در آورده است و خدمات بزرگی را به جامعه بشری ارائه نموده است.
برخی از روانشناسان غربی شهادت طلبی را به عنوان نوعی خودکشی یاد می کنند. این دیدگاه ممکن است برای برخی از انواع خودکشی ها جالب به نظر رسد، اما با موضوع شهادت طلبی جور در نمی آید .