به گزارش خبرنگاران اقتصاد گزارش خبر، مركز آمار ايران اوايل آبان ماه با انتشار گزارش جديدي از نرخ تورم اعلام كرد كه افزايش قيمت خوراكيها و آشاميدنيها در كشور طي ۱۲ ماه منتهي به مهر ماه امسال نسبت به دور مشابه پارسال (تورم سالانه) ۶۱.۴درصد بوده كه ركورد جديدي در تورم اقلام خوراكي محسوب ميشود.
اين تورم و اين رقم چيزي شبيه به «ابرتورم» است و از مرزهاي تورم عادي عبور كرده است. دلاري كه از مرز ۲۸ هزار تومان گذشته است يعني زنگ خطري كه بايد صدايش شنيده شود. افزايش سطح عمومي قيمتها در يك بازه زماني، خدمات بدون پشتوانه و بدون برنامهريزي، كاهش قدرت خريد مردم، تورم را ايجاد كرده است.
جداي از هزينه مسكن و اجارهبها كه بيش از نيمي از درآمد خانوار را ميبلعد و كمر مستاجران را خم كرده است، خطر اين ابرتورم پيشرو بيشتر از همه در سفرههاي مردم پديدار شده است كه كماكان نيز ادامه دارد. سفرههايي كه هر روز كوچك و كوچكتر شده است.
قيمتهاي مواد خوراكي با سرعتي غيرقابل پيشبيني كه عدم انطباق مصرفكننده را براي خريد در پي ندارد مقابل چشمان همگان ظاهر ميشود. مردم منابع مهم تغذيهاي را از سفره خود قلم گرفتهاند.
گوشت قرمز و گوشت مرغ كه مدتهاست از سبد غذايي خانوارها حذف شده و حالا در پي گراني لبنيات و تخممرغ، در مصرف اين اقلام نيز محدوديت ايجاد شده است. ديگر كيفيت غذا اهميتي ندارد، فقط چيزي خورده ميشود تا حد امكان گرسنگي را رفع كند و كيفيت آن اصلا مهم و مدنظر نيست و اين يعني ناقوس خطر!
سفرههايي كه فاقد منابع پروتئين و لبنيات است يعني اركان اصلي هرم غذايي را از دست داده و اين امر در بلندمدت ميتواند هزينههاي درماني و سلامت هنگفتي را براي كشور ايجاد كند. جمعيت بيماري كه با انواع كمبودهاي غذايي دست و پنجه نرم خواهد كرد، خسارات مالي زيادي را براي كشور در پي خواهد داشت.
دولت رييسي با تورم بيسابقهاي كه با آن درگير است امكان آزمون و خطا را به هيچوجه ندارد و بايد ساختار سياستهاي مالي و پولي رابه صورت عميق ريشهيابي و راهحلهاي مناسبي را درنظر بگيرد و اما بايد ديد تيم اقتصادي رييسي موفق به شكست اين تورم سنگين خواهد شد يا خير؟!