به گزارش خبرنگاران گروه جامعه گزارش خبر، ازدواج یکی از پیچیده ترین و جذاب ترین مراودات اجتماعی است که تاثیرات مثبت آن در زندگی افراد بی شمار است. شاید در میان بتوان ارزنده ترین فایده ازدواج با شناخت صحیح و اصولی را آرامش خاطر زن و مرد و کامل کردن یکدیگر دانست. در واقع دوستی و محبت حقیقی زوجین نسبت به یکدیگر و برطرف ساختن نیاز های عاطفی و جسمی، بسان طناب هایی هستند که به شالوده زندگی استحکام می بخشند. اما هر گاه شناخت طرفین از یکدیگر با چالش و نوسانات همراه شود و درک متقابل طرفیت به درستی حاصل نشود، تبعات و آسیب های این ارتباط به شدت آسیب زا و طاقت فرسا خواهد بود.
به منظور آشنایی بیشتر با اهمیت و ضرورت شناخت متقابل طرفین از یکدیگر در مراحل مختلف ازدواج و اثرات در زندگی زوجین با دکتر« مهشید ساسان پور» دکترای روانشاسی، مدرس دانشگاه و درمانگر مشکلات زناشویی همکلام شدیم. مهشید پور که مدیر و موسس مرکز مشاوره مهر و ماه است، تا کنون در این خصوص کتاب های متعددی را به رشته تحریر درآورده و کارگاه های تخصصی متعددی را در زمینه ازدواج در سطح کشور برگزار نموده است.
تفاوت ازدواج سنتی و مدرن از دیدگاه شما کدامند؟
در ازدواج سنتی معمولا دو نفر به همدیگر از طریق معرف، آشنایان و فامیل و… معرفی می شوند و مراحل ازدواج سنتی مثل مراسم های خواستگاری و سایر برنامه های ازدواج فقط در چهارچوب خانواده انجام می شود و نظر بزرگترها مهمتر از نظر خود زوج است. در این مدل ازدواج زوجین قبل از این مراسم، آشنایی و شناخت چندانی از هم ندارند. مسولیت انتخاب نیز برعهده خانواده است. اما ازدواج مدرن ازدواجی است که در آن نقش خانواده در معرفی زوجین به همدیگر بسیار کم رنگ است یا حتی می توان گفت خانواده ها اصلاً نقشی ندارد. یعنی ازدواج بر پایه آشنایی بین دو طرف شکل می گیرد. این موضوع اصلی ترین تفاوت ازدواج سنتی و مدرن است. ازدواج با این سبک به افراد این امکان را می دهد که خودشان، شریک زندگی اشان را انتخاب کنند و در بیشتر موارد توافقات مراسم و ازدواج را خودشان انجام می دهند و در نهایت خانواده را درجریان قرار می دهند. در این مدل ازدواج مسولیت انتخاب برعهده خود زوجین است.
کدام سبک ازدواج مزایای بیشتری دارد؟
نکته مهم اینکه در هیچ کدام از ازدواج نمی توان با قطعیت در خصوص مزایا یا برتری سبک سنی یا مدرن صحبت کرد چرا که هر کدام مزیت ها و معایب خاص خود را دارند و بسته به شخصیت فرد، شرایط زندگی، موقعیت اجتماعی، شرایط فرهنگی و . . . ممکن است سبک مناسب ازدواج برای هر فرد متفاوت باشد. هرچند امروزه اکثر ازدواج ها کمتر بصورت سنتی شکل میگیرد و فرزندان ادعا می کنند که والدین آنها را درک نمی کنند و خودشان بهتر می توانند شریک زندگی اشان را انتخاب کنند!
ارتباطات کنترل نشده پیش از ازدواج و تبعات آن را چگونه ازیابی می کنید؟
امروزه جوانان ارتباطات زیادی با جنس مخالف برقرار می کنند که محاسن و معایب زیادی می تواند داشته باشد. نیاز به ارتباط با جنس مخالف معمولا از نوجوانی در افراد شکل می گیرد که نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن بزرگترین عامل رفتن به سمت دوستی با جنس مخالف است. از عوامل دیگر برخی از پسران، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و موفقیت برای خود میشمارند و در شرایطی که توانایی تشکیل خانواده از طریق ازدواج را ندارند، عدهای از آنان، نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق این دوستیها برطرف مینمایند. در مقابل برخی از دختران ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی میکنند و تصورشان این است که این دوستیها به ازدواج منتهی میشود. نداشتن رابطه صمیمانه در خانواده، محدودیت های زیاد و عدم درک و شناخت شرایط این دوره می تواند افراد را به صمیمت خارج از خانواده بکشاند و آسیب های زیادی بر اشخاص وارد کند. بعضی از این پیامدهای منفی این ارتباطات را می توان به رویاپردازی زیاد، اضطراب و افسردگی، پنهان کاری، دور شدن از اهداف ، ایجاد مشکلات روانشناختی، ایجاد عشق های یکطرفه و کوری شناختی ، نادیده گرفتن ضعفها و اشکالات طرف مقابل، احساس گناه و عذاب وجدان، دوری عاطفی از خانواده، شکست های عشقی، خیانت ها و بی تعهدی های افراد، نمایشی رفتار کردن، فداکاری بیش از حد، بدبینی و سوظن در زندگی آینده، مشکلات جنسی، اختلالات روانی و…. اشاره کرد.
آیا در این سبک ارتباط می توان پیامدهای مثبتی یافت؟
در خصوص پیامدهای مثبت این پدیده باید اذعان داشت در صورتی که افراد به بلوغ عقلی، عاطفی، اجتماعی رسیده باشند، با دقت بیشتری دوست انتخاب می کنند و احتمالا خانواده را درجریان قرار می دهند و از رفتارهای تکانشی و هیجانی دوری می کنند. این روابط موجب شناخت بیشتر و بهتر ازخود شخص و جنس مخالف می شود که بعدها در زندگی مشترک باعث درک و تفاهم بیشتر می شود. با ارتباط جنس مخالف خودشناسی و دیگر شناسی بهتری صورت می گیرد و در صورت نبود اختلالات شخصیتی دوطرف، باعث رشد اعتماد به نفس، احترام ، نوع دوستی، پرورش اهداف، آگاهی از خواسته ها، نیازها، سلیقه ها و علایق می گردد.
در مجموع چه نقش و جایگاهی برای آموزش، تفکر و استفاده از تجربیات دیگران قائل هستید؟
ازدواج یک مقوله بسیار پیچیده و چند وجهی است که قطعاً حرکت انفرادی در این مسیر و تصمیم سازی انفرادی آسیب زا خواهد بود. کسب مهارت برقراری ارتباط با دیگران، استفاده از تجارب بزرگان و به کارگیری نظرات و مشاوره های اهل فن در این مقوله یک ضرورت و اصل مهم است. امید است جوانان در تمام مراحل ارتباط با یکدیگر با پرهیز از رفتارهای هیجانی و انفرادی سعی کنند خودسرانه تصمیم نگیرند و آینده و روزهای شاد و جذابی را که در انتظار شان است، با خودخواهی و تصمیمات فردی به تباهی نکشند و سعی کنند با شرکت در کلاس ها و دوره های مختلف، بهره مندی از تجارب بزرگان فامیل و اهالی مورد وثوق از معلمان و مشاوران گرفته تا ریش سفید های فامیل، در برقراری ارتباطات سالم و هدفمند و در نهایت ازدواج منطقی و آگاهانه بکوشند.
نظرات شما ( 2 نظر )