به گزارش خبرنگاران گروه صنعت و تجارت گزارش خبر، مهمترین و اصلیترین بحث و گلایه خودروسازان عدم همخوانی هزینهها با فروش است و از دولت انتظار دارند در دورانی که هزینهها واقعی و به روز هستند، نرخ فروش خودرو نیز واقعی شود. این عدم همخوانی منجر به خسران و ضرر خودروسازان و سهامداران آنها شده است؛ به گونهای که شرکت ایران خودرو در سال ۱۴۰۰ با نرخهای غیرواقعی بالغ بر ۱۰۹ هزار و ۸۵۷ میلیارد تومان درآمد فروش کسب کرد اما؛ در مقابل هزینه تولید محصولات فروش رفته ۱۱۵ هزار و ۴۶۷ میلیارد تومان بود و به این ترتیب، مجالی برای نفع و بهره باقی نذاشت.
حال که دولت با خودروسازان همراهی نمیکند و واقعی شدن قیمتهای فروش دور از دسترس است، خودروسازان چه اقدامیجهت کاهش هزینهها میتوانند انجام دهند؟!
یکی از اصلیترین محلهای هزینه تولید خودرو، تامین قطعات است که این موضوع خود معضلی بزرگ به شمار میرود.
یکی از راهکارهای جبران هزینههای تامین قطعات این است که دو خودروساز بزرگ کشور، ایران خودرو و سایپا مشترکا قطعات اصلی خودرو را تولید کنند.
به عبارت بهتر، در حال حاضر هر خودروساز به صورت جداگانه قطعات خودرو را طراحی، تولید و تامین میکند، در صورتی که اگر قطعات اصلی که در خودروها یکسان است، به صورت مشترک تولید شود، هزینه تامین و تولید قطعه به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.
بهعنوان مثال، در حال حاضر دو شرکت ایران خودرو و سایپا به صورت جداگانه به دنبال طراحی و تولید موتور خودرو با قدرت بالا و مصرف سوخت پایین هستند، حال اگر این پروژهها با یکدیگر ادغام شود و دو خودروساز بزرگ با همکاری یکدیگر یک پروژه بزرگ را مدیریت و تامین مالی میکنند، هزینههای مالی آنها به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. علاوه بر آن، با افزایش مقدار تولید قطعه، هزینه تمام شده آن کاهش مییابد.
از سوی دیگر، ریسک عدم تامین و انبارش خودروهای ناقص نیز کاهش مییابد و از این جهت نیز هزینه کمتری به شرکت تحمیل میشود.
حال که دولت نمیتواند با واقعی کردن نرخ خودرو، باری از دوش خودروسازان و سهامدارانشان بردارد، میتواند از طرق دیگر همچون تسهیل فضای صادرات کمک حال این صنعت آسیب دیده باشد. در این دوران که شاهد رشد فزاینده نرخ ارز هستیم، افزایش صادرات میتواند درآمد مطلوبی عاید خودروسازان کند و بخشی از هزینهها را پوشش دهد.
در واقع، با افزایش میزان صادرات علاوه بر آن که میتوانند ارز لازم جهت تامین قطعات خود را تهیه کنند، از محل تسعیر ارز نیز درآمد مناسبی عاید شرکت میشود.
از طرف دیگر، میتواند با تسهیل فرایند واردات قطعه همچون تعرفههای گمرکی میتوان کاهش هزینه تامین مواد اولیه و قیمت تمام شده را کاهش داد.
شرکتهای خودروساز میتوانند از محلهای دیگر نیز بر درآمدزایی داشته باشند و از این طریق بخشی از هزینههای خود را پوشش دهند. به عنوان مثال، شرکت ایران خودرو باشگاه ورزشی پیکان را در اختیار دارد و در صورتی که فضای حرفهای بر ورزش کشور حاکم باشد، میتواند درآمدزایی مطلوبی از این طریق داشته باشد.
در نهایت، باید چنین گفت که اگر دولت قصد دارد با کنترل نرخ فروش خودرو، فشار کمتری به مردم وارد شود، از سوی دیگر باید با فراهم کردن زیرساختها و بستر لازم جهت کسب درآمدهای جانبی و کاهش هزینههای تولید، مجال نفس کشیدن به خودروسازان و سهامداران آن ها که مردم هستند، بدهد.