به گزارش خبرنگاران فرهنگ، هنر و رسانه گزارش خبر، خیابان صدف، کوچه صدف، ساختمان صدف منزل مردی از تبار احساس...
پیرمرد پله های دو طبقه ساختمان را بی وقفه طی می کند و به گرمی پذیرای ماست، خوش رویی و لبخند و درود اولین چیزی است که خود نمایی می کند...
اولین کتاب ش را در سال 1339 چاپ کرده و تقریبا با همه شعرا و ادیبان معاصر خاطره دارد...
از خاطراتش در سفر به تهران، خیابان اکباتان و کوچه در دار و در نهایت دیدار با نیما یوشیج در زیر زمین خانه اش می گوید...
از سوگ نامه ای که در فراق دختر اخوان ثالث گفته و از ارتباط با شهریار و سهیلی و شاملو و دیگران می گوید...
ظاهرا تابستان ها که از گرما و شرجی هوای خوزستان به تهران و شمیران پناه می آورده، فرصت دیدار شعرا را غنیمت شمرده و مجدانه پیگیری می کرده است.
کتاب های شعرش را هدیه می کند و از خانواده و فرزندانش می گوید، سه دختر تحصیلکرده و همسری که زود ترکش کرده است.
استاد سید محمود سجادی شاعری از تبار مهربانی است.
استاد سجادی متولد اهواز و فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه اصفهان است.
وی سال ۱۳۳۹ مجموعه شعر «کندوهای بیشهر» را در قالب نیمایی و آزاد با مضمونی معترضانه نسبت به اوضاع زمان سرود. در ۱۳۴۰ مجموعه شعر «قندیل»، در سال ۱۳۴۳، ۳۰ شعر را در مجموعهای با عنوان «میکائیل و گاوآهن مغموم»، ۱۳۴۷ «با مومیایی نفس گریه» و در سال ۱۳۵۰ مجموعهای از ۵۰ شعر با عنوان «شعر جنوبی» را منتشر کرد.
سجادی را همچنین به شعرهایش درباره فلسطین میشناسند.