به گزارش خبرنگاران جامعه گزارش خبر، برجام توافقی بود که پس از سالها مذاکره با قدرتهای جهانی به سرانجام رسید و از دل این مذاکرات توافقی حاصل شد که امروز به اذعان خود غربیها و بهخصوص آمریکاییها این توافق به نفع ایران رقم خورده و نوشته شده است.
اما به اندازهای که در کشورهای مختلف در نظام بینالملل برجام را تایید کرده و آن را برای حفظ صلح بینالمللی مفید فایده دانستند؛ در جهت معکوس، در داخل کشور بسیاری از افراد و جریانات به تخریب این توافق پرداخته و برجام را موجب از بین رفتن برنامه هستهای ایران دانستند.
در حالی که تاسیسات هستهای ایران منهدم نشد و حتی به دروغ گفتند رآکتور اراک را با سیمان پر کردهاند اما حتی پس از اینکه خبرنگاران را آنجا بردند تا با چشم خود ببینند که این طور نیست ، باز هم دلواپسان همچنان به دروغی که خود پراکندند دامن زدند تا نوع نیت و نگاهشان به مساله برجام مشخص شود.
حتی با وجود اینکه مقام معظم رهبری در مقطع مذاکرات از تیم مذاکرهکننده با شاخصههایی همچون امین، شجاع و متدین یاد کردند برخی آنها را خائن، جاسوس و نفوذی خواندند تا مشخص شود مخالفت آنها با برجام نه بر مبنای علمی، تخصصی و منافع ملی که صرفا بر مبنای منویات گروهی و جناحی است.
به همین جهت نیز بود که از هر گونه رویکردی در جهت تخریب برجام استقبال میکردند. حتی اگر این عملکردها و رویکردها از جانب آمریکا شکل میگرفت. لذا در همین راستا حتی کمی پیشتر از روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، کیهاننشینان بر این موضوع قرار گرفتند که بهترین کار ترامپ، پاره کردن برجام خواهد بود.
دقیقا کاری که خودشان در مجلس به طور صوری با برجام انجام دادند، چرا که در نظر آنها توافق برد- بردی که طی آن، هم ایران و هم سایر طرفها از آن بهرهمند شود، وجود ندارد.
این در حالی است که در زمان انعقاد برجام در دولت اول حسن روحانی و پیش از خروج آمریکا از برجام ایران دستاوردهای زیادی از برجام داشت از جمله اینکه صادرات نفت ایران از 900 هزار بشکه به 2 میلیون و 800 هزار بشکه رسید و پول حاصل از درآمد صادرات نفتی نیز به پروژههای عمرانی و زیرساختی اختصاص یافت. از طرفی با انعقاد برجام کشورمان از ذیل فصل هفت منشور ملل متحد خارج شد، با خرید دهها هواپیما، ناوگان هوایی کشور تا حدی نو شد و باعث شد بخشی از پولهای بلوکه شده کشورمان در برخی کشورها از جمله آمریکا بازگردانده شود، نرخ ارز تا حدی ثبات پیدا کند و در کانال 3 هزار تومان قرار گیرد و شرایط اقتصادی و معیشتی جامعه تا حدی مطلوب گردد.
حال پرسش از دلواپسانی که از ابتدا تا انتها مخالف برجام بودند این است که تمامی این دستاوردها که از برجام به وجود آمد بد بود؟
جایگزین برجام چه میتوانست باشد که همین مقدار بازدهی و سود برای ایران به بار آورد؟ هر چند که تمامی مصائب و مشکلات برجام از زمانی آغاز شد که ترامپ از این توافق خارج شد اما بازهم دلواپسان داخلی به جای تخریب ترامپ؛ دولت و دستگاه سیاست خارجی کشورمان را مورد تخریب و تخطئه قرار دادند که اساسا چرا چنین توافقی را امضا کردید که آمریکا از آن خارج شود. در حالی که دولت مطلوب آنها چندین سال صرفا در مذاکرات به بیانیهخوانی مشغول بود و هیچ دستاوردی برای از بین بردن تحریمها نیز نداشت اما برجام تحریمها را تا حد زیادی لغو کرد.
این در حالی است که گویا مواضع آنها در ماههای اخیر تعدیل شده و دیگر مذاکره را مذموم و ناپسند نمیشمارند بلکه به آن تن داده و حتی برجام را نیز به رسمیت میشناسند که این تغییر رویکرد خود جای تامل دارد.
حامیان امروز
زمانی که دولت روحانی به پایان کار رسید و سید ابراهیم رئیسی دولت تشکیل داد گویا نوع رویکرد و نگاه جریان حامی وی یعنی اصولگرایان و تندروها نیز به خیلی از مسائل تغییر کرد. از جمله این مسائل میتوان به بحث مذاکره و توافق برجام اشاره کرد. جریانی تا دیروز مذاکره را بد و مذموم میشمرد و معتقد بود برجام توافق بدی است، چیزی جز خسارت برای کشور نداشته و باید کنار گذاشته شود امروز در دولت جدید مدافع مذاکره شدهاند و از تداوم و احیای برجام سخن میگویند.
پرسش اینجاست که اگر برجام بد بود چرا امروز از آن تعریف و حمایتش میکنید؛ اما اگر خوب است چرا در دولت روحانی به انحای مختلف به تخریب این توافق و دستگاه سیاست خارجی میپرداختید؟
با این تغییر موضع و رویکرد پاسخ مخالفان دیروز و موافقان امروز به جریان سیاسی رقیب، درخصوص سالها مخالفت و کارشکنی در مسیر مذاکرات و برجام چه خواهد بود؟
نکته اینجاست که از دیدگاه اصولگرایان نه برجام بد است و نه مذاکره بلکه مذاکره و برجامی خوب است که آنها انجام داده و به ثمر برسانند. حتی بسیاری نیز معتقدند لوایح FATF هم که با مخالفت سخت اصولگرایان مواجه است با روی کار بودن آنها به سرانجام خواهد رسید.
البته این جای امیدواری و مسرت بسیار دارد که امروز جریان مخالف برجام نیز به این نتیجه رسیده که باید مذاکره کرد و برجام را ادامه داد. لذا باید از فرصت بهوجود آمده نهایت استفاده را برد و با مذاکراتی از سر عزت منافع ملت را مدنظر قرار داد و تحریمها را از سر راه برداشت.
هر چند که برخی معتقدند تغییر در تیم مذاکره کننده و ضعف در برخورداری از مذاکرهکنندگان مسلط در تیم جدید باعث میشود تا مذاکرهای قوی صورت نگیرد و احتمال موفقیت کمتر شود اما بازهم میتوان به احیای برجام در این دولت امید داشت.
منعی برای مذاکره نیست
یک چهره سیاسی اصولگرا در خصوص ادامه برجام در دولت رئیسی اظهار داشت: با توجه به این دو بحثی که در حاشیه برجام مطرح میشود که به نظر من درست است و همه صاحبنظران هم این را میپذیرند باید گفت دولت آقای رئیسی، برجام را فعال خواهند کرد و منافع ملت را حتی المقدور از طریق این توافقنامه پیگیری خواهند کرد. بنابراین از جانب ما در این زمینه هیچ مانعی وجود ندارد.
عباس سلیمی نمین گفت: اصل برجام از جانب ما هم براساس سیاستی که رهبری تعیین کردند و هم از جانب دولت، روشن است. چون برخی در داخل کشور، سیاست رهبری را در ارتباط با برجام قبول ندارند و کل مذاکره را هم مورد پذیرش قرار نمی دادند اما سیاست رهبری در این زمینه و سیاست دولت آقای رئیسی به نظر من هیچ منعی در چارچوب برجام ندارد و فکر میکنم آمریکاییها لاجرم مجبور خواهند شد که بر اساس برجام عمل کنند یعنی تن به آنچه که تعهد کردهاند بدهند یعنی مجبورند به تعهدات خودشان پایبند بمانند.
چون، نکته مثبتی که وجود دارد و قطعا این دولت این حُسن را خواهد داشت این است که پیوند بین برجام و مسائل داخلی را منقطع خواهد کرد.