به گزارش خبرنگاران جامعه گزارش خبر، وی ادامه داد: اگر یادتان باشد اواخر خرداد و اوایل تیر، یعنی زمانی که نتیجه انتخابات مشخص بود و آقای رئیسی برنده انتخابات شده بود، آقای روحانی چند بار گفت که همهچیز برای امضای توافق وین آماده است و در این توافق مشخص شده که تحریمها باید رفع شود، چه اشخاصی از لیست تحریم خارج میشوند، ایران باید در چارچوب آژانس چه کارهایی انجام دهد، طرفهای غربی باید چه کار کنند و... .
روحانی چند بار این مسائل را مطرح کرد و گفت که امروز امکان لغو تحریمها وجود دارد. دولت آقای رئیسی روی کار آمد و انتظار این بود که نخستین و مهمترین کارش ادامه مذاکرات وین و بهسرانجامرساندن آن باشد، اما چنین نشد و هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم که گویا هیچ برنامهای برای این منظور وجود ندارد. دور جدید مذاکرات هستهای در وین که آقای عراقچی آن را پیش میبرد، با هماهنگی همه نهادهای بالادستی بود و همه از جزئیات آن اطلاع داشتند و جالب است که هیچ نهادی با آن مخالفت نکرد و طبیعی بود که دولت آقای رئیسی کار سختی در پیش نداشته باشد و همان مذاکرات را ادامه دهد تا تحریمها رفع شود، اما آقای رئیسی هیچ تصمیمی نگرفت؛ زیرا برنامه خاصی با نفرات مشخصشدهای برای این کار وجود نداشت».
آنها مدام شعارهای توجه به داخل را مطرح میکردند و میگفتند به جای تمرکز بر موضوع مذاکرات باید از منابع داخلی خودمان استفاده کنیم و نمیخواستند قبول کنند تا زمانی که تحریمها به قوت خود باقی است، امکان استفاده از ظرفیتهای داخلی هم فراهم نمیشود. حالا آنها که دولت فعلی را مقبول میدانند، بهراحتی نمیپذیرند که رئیسی و دولتش وارد مذاکراتی شود که ادامه کار روحانی است. برای آنها خوب نیست که مشخص شود باید اولویت دولت رفع تحریمها باشد؛ بنابراین چارهای نداشتند جز اینکه بگویند برای دولت رئیسی مهم نیست که برجام احیا میشود یا نه. از سوی دیگر به روحانی و تیم دیپلماسی دولت وقت هم اتهامهایی ازجمله ارتباط با غربیها را بزنند تا مذاکره در دولت رئیسی را با مذاکره در دولت روحانی متفاوت جلوه دهند».
زیبلاکلام همچنین گفت: «همه میدانیم که مذاکرات هستهای و توافقنامه برجام زیر نظر همه نهادهای بالادستی بوده است. اتفاقا آقای ظریف هم مورد اعتماد مقام معظم رهبری بود. با این اوصاف این سخنان که روحانی و ظریف و دیگر دولتیها در موضوع مذاکرات هستهای دچار عمل مجرمانهای شدهاند، صرفا هوچیگری است. من بهصراحت میگویم که تندروها با دینامیت بازی میکنند. آنها تصور میکنند حالا که آمریکا از افغانستان خارج شده، یک شکست بزرگ را تجربه کرده است و نزد جامعه بینالمللی آبرویی ندارد؛ پس حالا ایران دست برتر را دارد و میتوان مذاکرات را به تعویق انداخت تا بینی آمریکا به خاک مالیده شود و توجه ندارند که اتفاقا آمریکا در افغانستان سیاست تازهای را پیش گرفته و طالبان نیروی مورد اعتماد این کشور است و هیچ بعید نیست در آینده و بعد از تشکیل احتمالی دولت طالبان، شاهد ائتلاف عربستان، افغانستان، پاکستان و آمریکا باشیم».