پویا محسنی

بعد از یازده سال بازخوانی یک یادداشت

ستیز با توهم عجیب رسانه ای!

هر کار می کنم که نگویم نمی شود انگیزه سکوت فراهم نمی شود بیشتر ما که به بعضی رسانه ها دسترسی داریم؛ بعد از مدتی گرفتار توهم عجیبی می شویم و فکر می کنیم ما که می توانیم فلان حرف را در روزنامه و مجله و سایت و خبرگزاری بنویسیم و دست جماعت بدهیم ؛ لزوما از بقیه بیشتر می فهمیم.
عضو شورای اطلاع‌رسانی استان فارس، با اشاره به نقش تعیین‌کننده مردم و نیروهای مسلح در جنگ با رژیم صهیونیستی، تاکید کرد که وحدت ملی و حضور مردم، دشمنان را به زانو درآورد. وی همچنین خواستار پرهیز از نشر واژه‌های تفرقه‌انگیز، شفاف‌سازی رسانه‌ای و تمرکز روابط عمومی‌ها بر ارتباط‌گیری موثر با مردم شد.
شاید حکایت توسعه و پیشرفت و نقش متقابل مطبوعات در ابتدا و رسانه در حال حاضر به اوایل دوره ناصرالدین شاه قاجار و انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه که برای همین منظور توسط امیرکبیر تاسیس شده بود برگردد.
آقای پزشکیان به فکر ما دست فروشان بی‌چاره که در تابستان و زمستان با بساط ذرت و شلغم و لبو به عنوان شغل چندم کسب درآمد می‌کنیم تا با پول آن بتوانیم از دکه‌ روزنامه فروشی مجله ، روزنامه و محصول فرهنگی تهیه کنیم باشید.
برای رسانه‌ای‌های فارس آشناست ؛ او را به یادداشت‌هایی می‌شناسند که گاه تلنگر می‌شود و گاه آبی بر آتش ، به سال‌ها مطبوعاتی بودن ، به همراه و همپای اهالی رسانه در استانداری ، او را به تومورهایی می‌شناسند که از او نماد و نمودی از امید ساخته است ؛ پویا محسنی را به امید می‌شناسند.
حکایت روابط‌عمومی و ارتباطات در ایران قصه هفتاد من کاغذ است. هنوز روابط‌عمومی ها کمترین اهمیت را در هر سازمانی دارند از نظر توجه به نیروی انسانی و اختصاص منابع مالی و شان سازمانی ، با وجود تغییراتی که شاهد آن هستیم و آنچه امروز روابط عمومی نامیده می شود در عمل با آنچه که 20 حتی 10 سال گذشته بود ، کاملا متفاوت است.
پویا محسنی؛ این متن بخش هایی از وصیتنامه من در مرداد هشتاد و هفت قبل از عمل تومور وسط نخاع هست که شاید این روزها وسط این ناامیدی ها و از هم گسیختگی ها باز باید آن را خواند.
یادداشتی به قلم/ پویا محسنی

زندگی بود که روزنامه را پاره تن ما ساخت

چند سال شد نمی دانم ، حتی نمی دانم اولین بار من بودم که قلم دست گرفتم تا بنویسم ، یا کسی کاغذ و مداد پیش رویم گذاشت و من را به نوشتن وادار ساخت.
کتاب پاسبانان جنوب در قطع وزیری و با تیراژ هزار و پانصد نسخه در مورد گذری تاریخی بر ایل بزرگ زنگنه توسط انتشارات فرهنگ سبز منتشر گردید.