یادداشتی از مهرداد صدرنفیسی؛

نقدی بر فیلم جاده خاکی

فیلمی که جاده اش از کنار خشکسالی نسل ما می‌گذرد. فیلم جاده خاکی روایت تمام فرزندانی است که به اجبار پای در جاده ی خاکی رفتن می گذارند. 
اشتراک گذاری:
لینک کوتاه
تصویر نقدی بر فیلم جاده خاکی

به گزارش خبر، مهرداد صدر نفیسی در یادداشت ارسالی با موضوع "نقدی بر فیلمِ جاده خاکی" به پایگاه خبری گزارش خبر آورده است؛

فیلم جاده خاکی، اثری است جمع و جور اما در کلاس حرفه ای. پناه پناهی با دلسپردگی به سوژه ای تکراری اما همچنان جذاب سعی در نمایان کردن جنبه های متفاوتی از از داستان تلخ رفتن دارد. جاده خاکی مصائب خانواده ای را عریان می کند، که تصمیم گرفته فرزند خود را برای آینده ای بهتر اما مبهم راهی مرز کند.

سوژه ی جاده خاکی از این حیث جذاب هست، یا بهتر است بگوییم این روزها جذاب تر هست، چرا که برخلاف نسل های پیشین نسل جدید و به طبع پدر و مادرهای آنان نیز تآمین آینده ی فرزندان خود را علاوه بر تحصیلات، درآمد و شغل درخور، در گرو مهاجرت به کشوری دیگر می دانند. حال قصه فیلم جاده خاکی به همین مهم می پردازد و بدون آنکه دیالوگی بین شخصیت های قصه رد و بدل شود، در می یابیم مهاجرتی اجباری در حال پیش آمد است. اجباری که جز نگرانی پدر و مادر برای ساختن فردایی بهتر برای فرزندش نیست.

قصه در جاده شروع می شود و در جاده پایان می یابد. خانواده ای که پنج عضو دارد. پدری با پای شکسته نشسته در ماشینی عاریه به همراه همسر و دو فرزند خود و سگی کم توان که رهسپار بدرقه ی پسر بزرگ خانواده هستند.

پسری که با آنچه در خلال فیلم در می یابیم دچار غم بادی است که جز با سکوت و چندجا با پرخاش نمی تواند خود را از آن رها سازد. پسر که خود به شدت درگیر استرس است و توآمان نمی تواند چشم های خیس و چهره ی مغموم خود را از لنز دوربین بدزدد.

حال خراب پسر تا آنجاست که برای پیدا کردن دوراهی روستای مدنظر با دیدن موتورسواری که قراری از پیش با او تعیین شده با استرسی شدید به سمت ماشین می دود. کاراکتر پدری که حسن معجونی ماهرانه آن را به تصویر می کشد، شخصیتی است طناز، ساده گیر و نگران محیط زيست. کاراکتری که هر چه به انتهای داستان نزدیک می شویم بیشتر خود را رها و آزاد می یابد.


در بخشی از فیلم پدر خانواده نگران قوطی نوشابه ای است که در جاده رها شده و هر چی می کند نمی تواند آن را از چرخ دوچرخه سواران بردارد و یا در جایی دیگر جسی (سگ) را با بند به صندلی بسته و مادر خانواده به او نق می زند که چرا صندلی یک بار مصرف؟ اما پدر خانواده تاکید زیادی دارد که صندلی پلاستیکی است نه یک بار مصرف! اینها نشان از این نکته دارد که او می داند قوطی نوشابه، صندلی پلاستیکی و خشک شدن دریاچه ارومیه تا چه حد زیان به جان این خاک می زند.

کاراکتر مادر خانواده را پانته‌آ پناهی ها با مهارتی وصف نشدنی بازی می کند. مادری که در طول مسیر از هر حربه ای استفاده می کند تا شاید فرزندش از این غم رفتن رهایی پیدا کند‌. گاه می خندد ، گاه توآمان با آهنگ می‌خواند و می رقصد و گاهی با شوخی های کوچک سعی دارد فضا را تلطیف کند. اما هر بار پسرک به گونه ای او را پس می زند.

با نگاه کلی به روند فیلم از ابتدا تا انتها متوجه می شویم پدر و مادر خانواده کاراکترهایی در تناقض با یکدیگر دارند. در واقع مادر با هر چه نزدیک شدن به انتهای قصه بیشتر دچار تشویش شده و بالعکس پدر با هر چه نزدیک شدن به انتهای قصه بیشتر آرامش می یابد.

مسیری که خانواده برای بدرقه ی فرزند خود باید طی کند از نزدیکی دریاچه ارومیه می گذرد. در واقع مسیر خانواده از کنار خشکسالی، از کنار دلمردگی و حتی از کنار بی کسی می گذرد. خانواده ی بزرگتری که سالهاست دچار خشکسالی، دلمردگی و بی کسی شده و کسی نیست این خانواده را احیا کند. پس چرا ماندن؟

گویی پسر خانواده به اجبار می خواهد از این بی آبی فرار کند. پدر و مادر می خواهند آب را در جایی دیگر برای او بیابند.

درخلال فیلم دیالوگی از فیلم پل چوبی در ذهنم‌ تداعی شد: رفتن که دلیل نمی‌ خواد، موندن دلیل می خواد.

حال گویی دیگر همه می دانیم طومار رفتن را چگونه بپیچیم. همه می دانیم چگونه دلیل پشت دلیل برای رفتن پیدا کنیم. اما هیچ کدام نمی دانیم برای ماندن باید چه کنیم. هیج کدام نمی دانیم برای ماندن اراده جنگیدن را کجا بیابیم.


باید به این موضوع اشاره کنیم که فیلم‌ مملو از قاب بندی های زيباست. به جرآت می توان گفت تمام قاب های فیلم که خارج از ماشین فیلمبرداری شده اند می توانند سوژه عکاسی باشند.

کارگردان در جاده خاکی به شدت به فاکتور موسیقی توجه نشان داده و به گونه ای متفاوت تر از فیلم های دیگر از آن استفاده کرده است. از آغاز تا پایان فیلم گوش مخاطب توسط آهنگ هایی نوازش می شود که گویی همه آنها در ناخودآگاه او وجود دارند و دقیقا به همین دلیل مخاطب شدیدا می تواند با روند قصه همزاد پنداری کند.

در آخر باید به دقایق پایانی فیلم اشاره کنیم که پدر خانواده با تمام آسوده خاطری هایش نهایتا سگ بیمار را در بیابان دفن می کند. بیابانی که روزگاری مملو از حیات بود. دریاچه ای که مملو از آب بود. حال چه بسا که آینده ی ما دفن در این خشکسالی باشد.

پروفایل خبری کسب و کارهای منتخب

بارسانه های گزارش خبر

با رسانه ها

تیم خبری گزارش خبر

گروه حفاظتی پاس

روابط عمومی گروه پاس

تیم تامین حفاظت سازمان ها و اشخاص

سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات

سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات

برترین شرکت سرمایه گذاری تخصصی معدن و صنایع معدنی

گروه پیشرانان پیشرفت ایران

گروه پیشرانان پیشرفت ایران

بزرگترین پروژه های صنعتی کشور

دبستان پسرانه غیردولتی نهال اندیشه

دبستان نهال اندیشه

آموزش و تربیت علمی و کاربردی دانش آموزان

آهن و فولاد غدیر ایرانیان

آهن و فولاد غدیر ایرانیان

تامین آهن اسفنجی تولیدکنندگان فولاد در کشور

آکادمی تخصصی حسابداری بهشتی

آکادمی تخصصی حسابداری بهشتی

آموزش تخصصی دوره های حسابداری

شرکت تجلی معادن و فلزات

تجلی توسعه معادن و فلزات

نخستین شرکت پروژه محور در بازارسرمایه

رپورتاژ آگهی تریبون

تریبون

انتشار گسترده محتوا در رسانه گزارش خبر

مجله خبری گفتمان یزد

مجله خبری گفتمان یزد

رسانه تخصصی رصد اخبار در استان یزد

روابط عمومی بانک آینده

روابط عمومی بانک آینده

بانک پیشرو در اقتصاد کشور

گروه سرمایه گذاری غدیر

گروه سرمایه گذاری غدیر

بزرگترین هلدینگ چندرشته ای در بازارسرمایه

پایگاه خبری گفتگوی خبری صنایع معدنی

گفتگوی خبری صنایع معدنی

پایگاه رسمی اخبار معادن و مواد معدنی

سرآمد نوین

سرآمد نوین

پیشرو در نرم افزار های تخصص مالی بورس

وکیل اول

وکیل اول

پروانه وکالت ۲۵۸۰۱ کانون وکلای مرکز

بانک قرض الحسنه مهر ایران

بانک قرض الحسنه مهر ایران

تأمین مالی در چهارچوب تسهیلات قرض الحسنه

پایگاه خبری نهضت ملی مسکن

پایگاه خبری نهضت ملی مسکن

رسانه تخصصی نهضت ملی مسکن

صنایع معدنی نوظهور کویر بافق

صنایع معدنی نوظهور کویر بافق

اشتغال‌زایی پایدار، ارزش آفرینی مواد معدنی و تأمین مواد اولیه صنعت فولاد کشور

دانشگاه سئوی ایران

دانشگاه سئوی ایران

مشاوره، آموزش و مدیریت پروژه های سئو در ایران

پایگاه اطلاع رسانی دریا و نفت

پایگاه اطلاع رسانی دریا و نفت

شبکه اطلاع رسانی و مرجع اخبار دریا و نفت

پایگاه اطلاع رسانی جمعیت اعتلا

پایگاه اطلاع رسانی جمعیت اعتلای نهادهای مردمی

جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی

پروفایل خبری خبرنگاران منتخب

زهره کرمعلی

زهره کرمعلی

فعال حوزه ارتباطات و روابط عمومی

احمد باقری

احمد باقری

مدرس و مشاور حوزه ارتباطات، روابط عمومی و رسانه

میلاد فرخ پور

میلاد فرخ پور

فعال حوزه انفورماتیک

عباس ستایش گو

عباس ستایش گو

فعال و مشاوره خبری سازمان ها در سطح کشور

صدیقه طباطبایی

صدیقه طباطبایی

خبرنگار تحلیلی گزارش خبر

مهدی آشتیانی فرد

مهدی آشتیانی فرد

خبرنگار اختصاصی خبرگزاری گزارش خبر

محمد تقی ناصریراد

محمد ناصریراد

فعال رسانه، مستندساز و منتقدِ سینما

وحید حاج سعیدی

وحید حاج سعیدی

فعال رسانه ای در استان گلستان

نورالله رنجبر

نورالله رنجبر

مدیر و مشاور روابط عمومی در امور هنری

ناهید مظفری

ناهید مظفری

مشاور رسانه ای در استان یزد

محمود صابری زاده

محمود صابری زاده

مدیر و مشاور تولید محتوا برای سازمان ها