به گزارش خبر، اکبر حیدریان مدیرکل خانه ایثارگران استان تهران در یادداشت ارسالی به پایگاه خبری گزارش خبر با موضوع "موفقیت گام اول انقلاب در سه قطبی نمودن قدرت های منطقه" آورده است.
با قدرت یافتن انقلاب و شکل گیری نظام سیاسی کشور، الگوی بازیگر ثالث در سیاست خارجی ایران نمایان شد و توانست بدون وابستگی به قطب های قدرت به حیات خود ادامه دهد.
ایران اسلامی از یک کشور وابسته و عقب مانده به تدریج به یک کشور مستقل و درحال توسعه تبدیل شد و بر منابع مادی و معنوی قدرت خود تکیه نمود. آن چه مسلم است برای تبدیل شدن به یک قطب جدید در ساختار نظام بین الملل، زمینه ها و شرایط متعددی لازم است که تحقق آن به آسانی نیست.
معیارهای تبدیل شدن یک کشور به جایگاه قدرت بزن را می توان در سه مورد بیان نمود:
- اول، معیار مادی یعنی توانمندی نسلی یک کشور.
- دوم، معیار برداشت کم وبیش قاطعانه از خود، یعنی این که کشوری مدعی جایگاه قدرت بزرگ باشد.
- سوم این که چنین جایگاهی از سوی دیگران و به ویژه از سوی گروه کشورهای هم تراز برایش به رسمیت شناخته شود.
بررسی منابع و مؤلفه های قدرت ایران، به ویژه قدرت معنوی و نرم انقلاب و اسلام و جذابیت های آن، قدرت نظامی و پیروزی در جنگ تحمیلی هشت ساله، توان بالای بازسازی کشور و دست یابی به فناوری های نوین و پیشرفته علیرغم تحریم های فزاینده نشان می دهد که ایران از توانمندی بالایی جهت ایفای نقش قدرت بزرگ برخوردار است.
در مورد معیار دوم، نگاهی به آموزه های جهانی اسلام و انقلاب، مسئولیت های فراملی و سیاست صدور انقلاب و اهداف بلندمدت سیاست خارجی ایران نشان می دهد که ایران دارای عزم قاطع جهت ارتقا به سطح قدرت بزرگ جهانی است.
آن چه مسلم است تحقق معیار سوم، یعنی پذیرش ایران به عنوان قدرت بزرگ از سوی باشگاه قدرت های بزرگ در چهل سال گذشته، با موانع و محدودیت های زیادی مواجه بوده ایم، اما با فروپاشی نظام بین الملل دو قطبی، زمینه ها و فرصت های نوینی برای ظهور قدرت های بزرگ جدید فراهم گردید و ایران اسلامی توانست با افزایش توان و شاخصه های قدرت خود بر معادلات قدرت، نه تنها در زیرسیستم خود، بلکه بر سیستم جهانی تاثیرگذار باشد.
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند:
پس آن گاه انقلاب ملّت ایران، جهان دو قطبی آن روز را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدیدآمدن قطب هوای جدید قدرت، تقابل دوگانه ی جدید "اسلام و استکبار" پدیده ی برجسته ی جهان معاصر و کانون توجه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه ی ملت های زیر ستم و جریان های آزادی خواه جهان و برخی دولت های مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه ورزانه و بدخواهانه ی رژیم های زورگو و قلدرهای باج طلب عالم، بدان دوخته شد.